داستان ضرب المثل نه سیخ بسوزه نه کباب
شجاعالسلطنه، پسر فتحعلیشاه، یک وقتی حاکم کرمان بود. اسم کوچکش حسنعلی میرزا بود. او در کرمان تجربه کرده بود و متوجه شده بود که ترکههای نازک انار میتواند کار سیخ کباب را بکند و کباب بر سیخی که چوبش انار باشد خوشمزهتر هم میشود.
برای همین پخت کباب با چوب انار را باب کرد که در کرمان به «کباب حسنی» معروف شد و حاکم وقتی میل کباب داشت به نوکرها میگفت: «طوری کباب را بگردانید که نه سیخ بسوزه نه کباب.»
این دستور او به صورت ضربالمثل درآمد و برای بیان و توصیه میانهروی و اعتدال در کارها توسط مردم به کار میرود
*****
روایت صحیح دوم
در بسیاری از صفحات اینترنتی داستانی ساختگی درباره ریشه ضرب المثل " نه سیخ بسوزه، نه کباب" نقل و به اشتراک گذاشته شده است بدین مضمون:
"شجاعالسلطنه، پسر فتحعلیشاه، یک وقتی حاکم کرمان بود. اسم کوچکش حسنعلی میرزا بود. او در کرمان تجربه کرده بود و متوجه شده بود که ترکههای نازک انار میتواند کار سیخ کباب را بکند و کباب بر سیخی که چوبش انار باشد خوشمزهتر هم میشود.
برای همین پخت کباب با چوب انار را باب کرد که در کرمان به «کباب حسنی» معروف شد و حاکم وقتی میل کباب داشت به نوکرها میگفت: «طوری کباب را بگردانید که نه سیخ بسوزه نه کباب.»
این دستور او به صورت ضربالمثل درآمد و برای بیان و توصیه میانهروی و اعتدال در کارها توسط مردم به کار میرود."
نکته ای که سازندگان این روایت جعلی متوجه آن نبوده اند این است که این ضرب المثل ریشه ای کهن تر از دوره قاجار و زمان داستان فوق دارد چنانکه در اشعار فارسی حداقل در این موارد و در اشعار زیر آورده شده است:
عقل را و نقل را همچون ترازو راست دار ... جهد کن تا در میان نه سیخ سوزد نه کباب
عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیده شماره ۷
گفته ناگفته کند از فتح باب ... تا از آن نه سیخ سوزد نه کباب
مولوی » مثنوی معنوی » دفتر اول » قصه طوطی و بازرگان.