loading...
مجموعه کامل از پیامک و sms
paray بازدید : 401 جمعه 22 اردیبهشت 1396 نظرات (1)

اس ام اس امام مهدی ( عج ) و روز جمعه

اس ام اس امام زمان

اس ام اس امام مهدی ( عج ) و روز جمعه

sms imam mahdi

مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم

عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم

چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا

چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم

یا مهدی ادرکنی ( ع )

اس ام اس امام مهدی ( عج ) و روز جمعه

sms imam mahdi

تفأل زدم نیمه ی شب به قرآن

کتابی که از وحی شیرازه دارد

برای دلم آیه ی صبر آمد

ولی نازنین صبر اندازه دارد

اللهم عجل لولیک الفرج

اس ام اس امام مهدی ( عج ) و روز جمعه

sms imam mahdi

کوچه‌ های شهر را امشب چراغانی کنید

عرش را و فرش را آیینه بندانی کنید

آمده نور دل انگیزی به سمت سامرا

باید امشب کوچه ها را خوب نورانی کنید

اللهم عجل لولیک الفرج

اس ام اس امام مهدی ( عج ) و روز جمعه

sms imam mahdi

چه بگویم؟

خودم هم خسته شدم

شاید همه حرفهای من در این واژه خلاصه شود

“بیا”

paray بازدید : 543 جمعه 22 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس های با موضوع خدا

اس ام اس خدا

اس ام اس های جدید با موضوع خدا

sms god

یادمان باشد خداوند مهمان قلب های وسیع است

هرچه قلب های ما از کینه پر باشد

سهم ما از خدا کمتر است

اس ام اس های جدید با موضوع خدا

sms god

در ساحل ماسه ای با خدا قدم میزدم

به پشت سرم نگاه کردم

جاهایی که از خوشی ها حرف زده بودیم دو ردپا بود

و جاهایی که از سختی ها حرف زده بودیم جای یک ردپا بود

به خدا گفتم در سختی ها کنارم نبودی؟

گفت آن ردپایی که میبینی من هستم

تو را در سختی ها به دوش می کشیدم

خدایا بی نظیری

paray بازدید : 5254 جمعه 22 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

جوک های خنده دار زشت زناشویی مجاز ۹۶ 

جوک زناشویی

جوک های خنده دار زشت زناشویی مجاز ۹۶ و ۲۰۱۷

joke funny

یه زن برای هضم دلتنگی هاش گریه نمیکنه، خرید میکنه

تا شوهرش به جاش گریه کنه (:

جوک های خنده دار زشت زناشویی مجاز ۹۶ و ۲۰۱۷

joke funny

بیرون بودم تا رسیدم خونه بابام سریع اومد بغلم کرد و گفت ممنون که هستی

اومدم بگم قربونت که دیدم پلاستیک زباله دستمه دارم میبرم سر کوچه |:

جوک های خنده دار زشت زناشویی مجاز ۹۶ و ۲۰۱۷

joke funny

ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻭﯾﮋﮔﯽ سوپ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺑﺎﻻ ﺑﯿﺎﺭﯾﺶ

ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺑﺬﺍﺭﯾﺶ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﻭﺍﺳﻪ ﻓﺮﺩﺍ شب

ﻓﺤﺶ ﻧﺪﻩ ﯾﮑﻢ آبلیمو ﺑﺰﻥ ﺭﻭش ردیف میشه (:

paray بازدید : 2941 جمعه 22 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

داستان ضرب المثل شاهنامه آخرش خوش است

ضرب المثل شاهنامه آخرش خوشه

داستان واقعی ثبت احوال و نامگذاری کودک بر اساس شاهنامه


پدر و مادر جوانی برای گرفتن شناسنامه و نامگزاری اولین فرزند دخترشان به اداره ثبت احوال مراجعه می کنند و نام خارجی"هلن" را برای نوزاد خود انتخاب می کنند اما گذاشتن اسامی خارجی بر فرزندان ممنوع است -کارمند ثبت احوال گفت:طبق قانون ثبت احوال -گذاشتن اسامی خارجی بر فرزندان ممنوع است .


مادر نوزاد گفت:ای وا مگر چنین چیزی ممکن است؟!شما چطور نمی دانید هلن  نام مادر یکی از پهلوانان معروف شاهنامه فردوسی است؟؟!!!


کارمند ثبت احوال هم باور کرد و گفت:شرمنده ما اینقدر سرمان شلوغ است که گاهی خیلی چیزها را فراموش می کنیمپس نام هلن را ثبت کرد.


paray بازدید : 836 جمعه 22 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

سخنان کوتاه دیل کارنگی

دیل کارنگی

سخنان دیل کارنگی

Remarks by Dale Carnegie

حتما کاری را انجام بدهید که از آن میترسید

این امن ترین روشی است

که تاکنون برای چیرگی بر ترس کشف شده است

دیل کارنگی

سخنان زیبا و آموزنده دیل کارنگی

Remarks by Dale Carnegie

موثرترین عوامل استراحت و تفریح

همانا ایمان صحیح به دین و خواب و موسیقی و خنده است

دیل کارنگی

جملات دیل کارنگی

Remarks by Dale Carnegie

همواره دیگران را تشویق کنید

خطاهایشان را کوچک

و کاری را که می‌خواهید انجام دهند آسان نشان دهید

دیل کارنگی

سخنان کوتاه دیل کارنگی

Remarks by Dale Carnegie

با دیگران بخند نه بر دیگران

دیل کارنگی

paray بازدید : 416 سه شنبه 19 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

متن و اس ام اس زیبای تبریک سالگرد ازدواج

تبریک سالگرد ازدواج

عزیز تر از جانم


من در چشم تو کتاب زندگی را میخوانم


و هر بار که مژه های تو به هم می خورد


یک صحفه از این زندگی را برای من ورق میزند


سالروز یكی شدنمان مبارك


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


با تو بودن برایم بهترین لحظات زندگی است


ومن وجود پر مهر و سرشار از عشق تو


را در كاشانه قلبم به وضوح میبینم


ومی دانم با تو میشود به خدا رسید


سالگرد ازدواجمان مبارك بر هر دومان…


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


…سال از با هم بودمان گذشته و من هروز بیش از پیش به این راز پی میبرم كه تو خلق شده ای برای من تا زيباترين زندگي را برايم بسازي

سالروز ازدواجمون مبارك


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


هروز با شوق دیدنت چشم میگشایم و وقتی تو را در كنارم میبینم دوست دارم بارها و بارها در برابر معبود زانو بزنم و سجده شكر كنم كه چون تویی را به من هدیه داد

سالروز آغاز با هم بودمان مبارك

paray بازدید : 1438 سه شنبه 19 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس سالگرد ازدواج اردیبهشت 96

اس ام اس سالگرد ازدواج

عشق مقدس ترین بهانه برای زندگی است با سبدی پر از گلهای یاس به سویت

میآیم و با عشق سالگرد ازدواجمان را به تو همسرم تبریک میگویم . . .


 


عزیزم بهترین انتخاب عمرم همراه شدن با تو در مسیر زندگی است

هر چیز خوبی در دنیا فقط یکیست ٫ ۲ شاخه گل به مناسبت دومین سالگرد ازدواجمان تقدیمت میکنم . . .

 


بهترین آهنگ زندگی من تپش قلب توست

و قشنگ ترین روزم روز پیوند با تو

سالگرد ازدواجمون مبارک


 


 


با آمدن تو بهترین و زیبا ترین لحظات وارد کلبه خوشبختیمان شد

تو را از خدایی خواستم که به رحمت بی کرانش ایمان دارم پس برایم بمان

و بدان که تا بی نهایت عاشقانه دوستت دارم سالگرد ازدواجمان را به تو تبریک میگویم


 


paray بازدید : 414 سه شنبه 19 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس های تبریک تولد دوست

اس ام اس های تبریک تولد

امروز تولدت کـــسی است


کـــسی خوب


کــــسی که مثل هیچکس نیست


کـــسی که لبخند هایش بوی طراوت باران و بهار دارد


تولدت مبارک



اس ام اس تبریک تولدت مبارک


sms tavalod



روز تولدت رسید


و دیدم هیچ چیز


گلم را


جز عشق


لایق نیست


تولدت مبارک


 




اس ام اس تبریک تولدت مبارک


sms tavalod



!!!

|^^^^^|

|^^^^^^^^^|

[***********]


تولد تولد تولدت مبارک


مبارک مبارک تولدت مبارک


بیا یه آرزو کن ؛بعدش شمعاتو فوت کن



paray بازدید : 377 سه شنبه 19 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس سرکاری باحال اردیبهشت 96

اس ام اس سرکاری با حال

چه غمگینانه می‌پیچید صدای تو درون كوچه‌ی قلبم كه میگفتی؟

نون خشكیه!

 

**********************

 

تا حالا دیدی خر پرواز كنه؟ حتما ندیدی، پس سعی نكن پرواز كنی!

 

*********************

 

جیك جیك جیك جیك

یكی اضافه كن بفرست واسه جوجه بعدی(طرح سرشماری جوجه های آخر پاییز)

 

*********************

 

می دونی فرق توبا پنالتی چیه؟

پنالتی 50 50 گله ولی تو 100 در 100 گلی!

 

*******************


خیلی پستی

.

.

.

.و بلندی در زندگی وجود دارد!

 

*********************

 

تو چرا روز به روز چاق تر میشی؟ میدونی از کجا فهمیدم؟ آخه هر روز جای بیشتری توی قلبم باز میکنی!

 

********************

 

تنهای ام با تو، خوشبختی ام با تو، مهربونی ام با تو، سختی ام با تو، تو صحرا با تو، تو دریا با تو، تو اسمون با تو، چیپس جدید با تو!

 

*********************


آخ پگ پکچ سپیخو کمچچ ووئچج پضصث

.

.

.

تبریک می گم شما تونستید به زبان میمون آنگولایی صحبت کنید

 

**********************

 

اس ام اس ورزشی

برو پایین

.

.

.

برو بالا

 

**********************

 

دیروز رفتم دكتر گفت اس ام اس خونت كم شده، میتونی برام كاری بكنی؟

 

***********************


بر بالای برجه میلاد ایسته كرده بودم یكدفه یادت افتادم گفتم یك اس ام اس برایت ویل كنم ببینم حالت چیطور است خوبی ؟ در سلامتی كامیل به سر میبری؟ هو !

 

***********************


عزیزم اس ام اس زدم تا به تو بگم: در لجن زار دلم تو بهترین قورباغه ای!

 

***********************

 

در ماهی تابه عشقت سوختم، بی وفا روغن بریز!

 

*************************


بلوتوث قلبت رو روشن کن

می خوام تمام وجودمو برات سند کنم

.

ها ها ها

ویروس داشت

الان می میری ....!

 

 

paray بازدید : 1756 سه شنبه 19 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

داستان ضرب المثل زبان سرخ سر سبز را می دهد بر باد !

ضرب المثل زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد

 

احتیاط در سخن گفتن و پرهیز از گفتن حرفها نیشدار و خطرناك كه ممكن است به قیمت جان تمام شود .

آورده اند كه ...

شبی دزدی استادانه به هر طرف می تاخت . در اثنای راه گذر او بر كارگاه دیبا بافی افتاد كه جامه لطیف و زیبا می بافت و انواع تكلیف در آن به كار می برد و اصناف نقشهای بدیع و صورت های دلفریب در آن پدید آورده و نزدیك آمده بود كه آن جامه را تمام كند و از كارگاه بر گیرد . دزد با خود گفت : وضع موجود را از دست نباید داد و یافته ها را رها كرد ، صواب آن است كه ساعتی این جا مقام كنم چندان كه مرد دیبا باف ، این جامه از كار فرو گیرد بخشبد .

من فرصت به غنیمت دارم و جامه را از وی ببرم . پس به حیلتی كه توانست در اندرون كارگاه او آمد و در گوشه ای مخفی نشست و استاد دیبا باف ، هر تاری كه در پیوستی . گفت : ای زبان به تو پناه می برم و از تو یاری می طلبم كه دست از من بداری و سر مرا در تن نگاه داری . مرد وقتی دیبا را تمام كرد و از كارگاه آن را پائین آورد ، آن را نیكو پیچید و از آن پرداخته شد .

طلیعه صادق دزد از خانه بیرون آمد به سركوی منتظر نشست ، چندان كه مرد از عبادت خود دست كشید ، جامه برداشت و عزم سرای وزیر كرد ببیند او چه گوهری را ظاهر خواهد كرد چون به سرای وزیر رفت و وزیر به بارگاه آمد و در صفه بار نشست و پرده برداشتند ، استاد دیبا باف پیش تخت رفت و جامه عرضه داشت ، چندان كه جامه را باز كردند و حسن صنعت و لطف آن را دیدند ، حیران شدند و بر تناسب آن صورت غریب و تناوب آن نقوش بدیع ، تحسین ها كردند .

پس رای از او سئوال كرد كه : این جامه ، سخت خوب پرداخته ای ، اكنون بگو كه این جامه را به چه كار آید ؟

آن مرد گفت : بفرمای تا این جامه را در خانه نگهدارند تا روزی كه تو را وفات رسد . این جامه را به صندوق تو اندازند . وزیر از این سخن برنجید و فرمود تا آن جامه را بسوزانند و آن مرد را به زندان ببرند و زبان او را حلقومش بیرون كشند .

 

مرد دزد آن جا ایستاده بود و آن حال را می دید ، چون حكم وزیر را شنید ، خندید . وزیر ، نظر برخنده او افتاد . او را در پیش خود خواند و از سبب خنده او پرسید مرد گفت : اگر مرا به گناه نكرده عقوبت نفرمایی و به مجرد قصد عزم ، بر ارتكاب جنایت مواخذه نكنی ، صورت حال ان مرد را بگویم . وزیر او را ایمن گردانید . مرد دزد حال مناجات او را باز گفت ، وزیر چون آن حكایت را شنید ، گفت : بیچاره تقصیر نكرده است ، اما شفاعت او به نزدیك زبان مقبول نیفتاده است . پس رقم عفو بر جریمهٔ او كشید و او را بفرموده تا قفل سكوت بر دهن نهد . چه كسی كه بر زبان خود اعتماد ندارد ، او را هیچ پیرایه به از خاموشی نیست.

paray بازدید : 545 سه شنبه 19 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

داستان ضرب المثل بز بیاری 

ضرب المثل بز بیاری

اصطلاح بز بياري مترادف "بدبياري" و کنايه از بدشانسي و بداقبالي است که بطور غير منتظره دامنگير مي شود و تمام رشته ها را پنبه مي کند. في المثل مي گويند فلاني بز مي آورد يا فلاني بز آورده که در هر دو صورت بدبياري و بدشانسي از آن افاده مي شود.

 

اما ريشه و علت تسميه آن:

همانطوري که در مقالات سه پلشت و قاپ کسي را دزديدن در همين بخش شرح داده شد، يکي از انواع بازي با قاپ که در بين قاپ بازان معمول است، بازي سه قاپ است که مهمترين بازي به شمار مي آيد و بيشتر از ساير بازيها مورد علاقه مردمي از طبقات پايين اجتماع مي باشد، زيرا هم وسايل و تشريفات خاصي لازم ندارد و هم بازي مشغول کننده اي است.

 

به طور کلي قاپ بازان بازي سه قاپ را بهترين قمار مي دانند از آن جهت که تشويش چنداني ندارد و به محض ريختن و حکم کردن قاپها، برنده و بازنده قطعي معلوم مي شود و ديگر تفکر و تأملي در کار نيست.

 

مبالغي که در بازي سه قاپ برد و باخت مي شود، نسبتاً زياد است و معمولاً افرادي در اين بازي شرکت مي کنند که قاپ بازيهاي ديگر را به اصطلاح کهنه کرده باشند.

 

بازي سه قاپ علاوه بر تهران در شهرهاي کرمانشاه، همدان، بروجرد، ملاير، نهاوند، اراک، اصفهان، شيراز، قزوين، خمين، گلپايگان، آبادان، اهواز و مشهد رواج داشت؛ ولي در قمارخانه هاي شهرهاي نامبرده بعضي از رسوم و فتواهاي سه قاپ با هم فرق دارند.

 

در بازي سه قاپ سه شکل عمده وجود دارد که قاپ باز در يکي برنده و در ديگري بازنده است، ولي در اشکال سومي برد و باختي ندارد. اشکال برنده را نقش مي گويند که در مقاله نقش آوردن راجع به اين شکلها تفضيلاً بحث خواهد شد. اشکال خنثي و بي برد و باخت را بهار مي گويند که فقط نوبت قاپ ريختن را به ديگري منتقل مي کند و شرح آن از حوصله اين مقاله خارج است. اشکال بازنده را بز مي گويند که در هر يک از شکلها قاپها به اصطلاح قاپ بازان بز مي نشيند، يعني ريزنده قاپها "بز مي آورد" و نتيجتاً مي بازد.

 

بز بياري پنج شکل دارد به اين شرح:

1- اگر يکي از قاپها اسب و دو تاي ديگر بوک بنشيند آنرا بز تک بز يا يک پا بز مي گويند و به نام تک بز اسبي هم مشهور است؛ که در اين صورت ريزنده قاپها همان مبلغ شرط بندي را بدون کم و زياد مي بازد.

 

2- چنانچه يکي از قاپها خر و دو تاي ديگر جيک بنشيند چنين شکلي را هم بز يا تک بز يا يک پا بز مي گويند و به نام تک بز خري هم مشهور است و مانند تک بز اسبي همان يک سر مي بازد.

 

paray بازدید : 308 دوشنبه 18 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس جک طنز ویژه روزهای امتحان

 

 

اس ام اس خنده دار امتحاناتهمه با هم یک صدا بخونیم

ﺗﺎب ﺗﺎب ﻋﺒﺎﺳﯽ ، اﺳﺘﺎد ﻣﻨﻮ ﻧﻨﺪازی !

“جمعی از دانشجویان مشروط خُل و چِل”

.

.

دقتی که بعضی از اساتید در تصحیح اوراق امتحانی به خرج میدن ، فوق دکترای مغز و اعصاب توی عمل جراحی ضایعه مغزی مادرزادی به خرج نمیده !

.

.

دوستانی که فانتزیشون این بود که برن بزنن روی میز استاد و بگن برو از خدا بترس ، الا وقتشه که بزنن تو گوش خودشونو بگن برو از استاد بترس بدبخت مشروط !

.

.

قابل توجه اونایی که سر کلاس میگفتن کوووو تا آخر ترم :

الان رسیدیم به همون “کوووو” ، پیاده بشید و از مناظر لدت ببرید !!!

.

.

دقت کردین آدم وقتی همه سوالای امتحانو بلده یه احساس دستپاچگی و هول شدن بهش دست میده ؟ اصن دستخط آدم از نستعلیق به میخی سومری تغییر حالت میده !

آدم دوست داره مثل قارچ خور از روی سوالا بپره و سریع پاسخنامه رو ببره بکوبه تو صورت مراقب !

حالا هیبت نفر اول بلند شدن و برگه رو تحویل دادن بماند …

.

.

دقت کردین توی بعضی از سوالای ریاضی دیگه پیدا کردن جواب صحیح ملاک نیست و آدم فقط دوست داره یه چیز به دست بیاره و پیش خودش بگه : اینم که درست جواب دادم ؟؟؟

.

paray بازدید : 172 دوشنبه 18 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

گلچین اس ام اس عاشقانه بهاری سال 96

اس ام اس عاشقانه بهاری

فصل بهار است


دوست داشتن خودتون رو با یک اس ام اس عاشقانه بهاری تازه کنید



دیدن هر بامداد ، اتفاق ساده ای نیست !

خوشایند است و تکرارناپذیر…

گنجشک ها بیخود شلوغش نمی کنند…

“واپسین روزهای اسفند ، بر وفق مرادتان”


♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اس ام اس عاشقانه بهاری ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦


بهار بستر مهر است و دفتر معرفت، قصه هستی است،حکایت وابستگی ها و فراموشی خستگیها


♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اس ام اس جدید عاشقانه بهاری ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦


چند روز دیگر امروز پارسال میشود

کمی ساده اندکی خنده دار و قدری عادی !

امروز سالهاست میرود وما همیشه چشمانمان پی فرداست .

افسوس !

به فکر پاییز تابستان را

و به فکر بهار زمستان را فدا میکنیم .

جشن می گیریم عید می گیریم

و دوباره

همانی می شویم که بودیم با اختلاف چند تار موی سپید تر !!


♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اس ام اس دوستت دارم بهاری ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦


میدانم!

بهار خنده ی زیبای توست که

هر روز در دلم سبز میشود…


♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اس ام اس SMS عاشقانه جدید بهاری ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦


به خاطر بسپار

بهار می اید به ترانه به نسیم به شکفتن به شقایق

اما اگر از امدنش خواب روی

اگر از امدنش نشئه ی طعم عسل باغ شوی

یا که چشمان غزال به درستی بردت تا شب خواب

سرنوشت باقیست و زمستان جاریست..


paray بازدید : 495 دوشنبه 18 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس عاشقانه انگلیسی با معنی فارسی

اس ام اس عاشقانه

Love is just like paint, with this difference that you can clear the paint but not love


عشق همچون نقاشیست با این تفاوت که نقاشی را می توان پاک کرد اما عشق را هرگز.


♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اس ام اس جدید عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦


LOVE is like WAR


Easy to start……


Difficult to end……


Impossible to forget……


عشق مانند جنگ است


شروع آن آسانه


خاتمه دادن به آن مشکله


فراموش کردنش غیر ممکنه


♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اس ام اس عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦


Being in love is when she looks at you and says: I would like to be a cannibal.


عاشق بودن زمانیه که اون بهت نگاه میکنه و میگه : دلم میخواست آدم خور باشم


♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زیباترین متون عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦


You are like the sunshine so warm,


you are like sugar, so sweet…


you are like you…


and that’s the reason why I love you!


تو مثل درخشش خورشید گرمی


مثل شکر خیلی شیرینی


تو مثل خودت هستی


و بخاطر همینه که من دوست دارم!

 

 

paray بازدید : 1534 دوشنبه 18 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

داستان ضرب المثل روغن ریخته را نذر امامزاده کرده

ضرب المثل روغن ریخته نذر امامزاده کرده

در مورد خسیسی و گدا صفتی بعضی پولداران گفته می شود .

آورده اند كه ...

روزی روزگاری یك آدم مالدار و ثروتمند كه از همه رقم ملك و اموال داشت ولی خسیس و گداصفت بود ، در یك آبادی زندگی می كرد .

دیگر اهالی این آبادی ، با اینكه وضع مالی خوبی نداشتند ، در كارهای خیر ، مانند ساختن مسجد امامزاده و غیره شركت می كردند و هر كدام مبالغی خرج می كردند و یكدفعه تمامی اهالی برای ساختن یك امامزاده پیش قدم شدند . از پول اهالی ساختمان امامزاده به نصف رسیده بود . اما چون قدرت مالی آنها كفاف نمی داد نتوانستند كار را به اتمام برسانند .

متولی امامزاده به سراغ شخص پولدار رفت و تقاضای كمك كرد . او قول داد كه باشد همین روزها سهمیه خودم را می پردازم ، متولی هم خوشحال و خندان رفت ، بنا و عمله ای پیدا كرد و این مژده را هم به اهل محل داد . مردم می گفتند : خدا كند بلكه این امامزاده ساخته شود و نیمه كاره نماند . بعضی ها می گفتند : اگر بدهد درست و حسابی می دهد ، هم ساختمان امامزاده درست می شود و هم یك تعمیری از حمام آبادی می شود خلاصه ، هر كس درباره او حرفی می زد . در یكی از روزها كه متولی و بنا و كارگران امامزاده به انتظار ایستاده بودند ( مردك خسیس چند تا از قاطرهایش را پوست و روغن بار كرده بود كه به تجارت و مسافرت برود . ) اتفاقاً گذارش از مقابل امامزاده بود . ناگهان یكی از قاطرهایش به سوراخ موشی رفت و به زمین خورد و یكی از پوستهای روغن پاره شد .

آن مرد فوراً زرنگی كرد . پوست را جمع كرد ولی كمی روغن آن به زمین ریخت پیش خودش گفت : این روغن حیف است اینجا بماند .

این طرف و آن طرف را نگاه كرد و متولی امامزاده را دید آنها را صدا كرد .

متولی بیچاره به كارگرها گفت : دست به كار شوید كه ارباب پول آورده و دوان دوان پیش ارباب آمده و سلامی كرد و گفت : خدا عز و عزت ارباب را زیاد كند گفتم : بناها دست بكار شوند . مرد خسیس با خونسردی گفت : ببین آنجا قاطرم به زمین خورده و یكی از پوستهای روغن پاره شده است و مقداری روغن ریخته ، برو آنها را جمع كن و خرج امامزاده كن .

 

این هم سهمیه من برای امامزاده ! متولی نگاه كرد و دید خاك فقط كمی چرب شده است بدون اینكه جوابی بدهد پشیمان و ناراحت برگشت و بقیه پرسیدند : پس پول چطور شد ؟ متولی گفت : ای بابا ول كنید ، بس كه دویدم و پدرم را دیدم ، یارو روغن ریخته را نذر امامزاده كرده .

paray بازدید : 225 دوشنبه 18 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

جوک های خنده دار و باحال فیسبوکی 96

جوک فیسبوکی


جوک های خنده دار و باحال فیسبوکی 96

joke facebook 96

یه مدرسه نزدیک خونمونه

صبحا مدیرش یجوری داد میزنه از جلو نظام

که کل محل از زیر پتو دستشون رو دراز میکنن میگن الله

بعد میگیرن میخوابن :|

جوک های خنده دار و باحال فیسبوکی 96

joke facebook 96

رفتم داروخونه بقیه پولمو چسب زخم داد

منم زدم تو دهنش تا بفهمه همه فقط زخم ندارن بعضیام اعصاب ندارن

الان هروقت میرم داروخونه بقیه پولمو قرص اعصاب میده

جوک های خنده دار و باحال فیسبوکی 96

joke facebook 96

یه پست احساسی

.

.

.

میگفتن علف باید به دهن بزی شیرین بیاد

یه عمری خودمونو کشتیم شیرین ترین علف دنیا باشیم

غافل از اینکه اصلا طرف بز نبود

گاو بود

به خوردن مقوا عادت کرده بود هه

جوک های خنده دار و باحال فیسبوکی 96

joke facebook 96

کی گفته پسرا احساسات ندارن؟

وسعت عشق پسرا اینقدر زیاده که اگه عاشق یه دختر بشن

عاشق دوستاشم میشن

به همین برکت

paray بازدید : 628 دوشنبه 18 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

سخنان حکیمانه زرتشت

سخنان حکیمانه زردتشت

سخنان زرتشت

remarks by zoroaster

بیگناه باش تا بیم نداشته باشی

سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی

راستگو باش تا استقامت داشته باشی

متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی

دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی

سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی

چالاک باش تا هوشیار باشی

زرتشت

سخنان زرتشت

remarks by zoroaster

رفتار کن با دیگران همانطوری که

توقع داری که دیگران با تو رفتار کنند

paray بازدید : 260 دوشنبه 18 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس و پیامک روز جهانی هلال احمر و صلیب سرخ

اس ام اس تبریک روز هلال احمر

هلال احمر، سازمانی است ارزشی و انسانی که برای حفظِ حُرمت و کرامت انسانی فارغ از مرزبندی های سیاسی و جغرافیایی، در خدمت به اقشار مختلف مردم هنگام نیازمندی ها می باشد.

روز هلال احمر مبارک باد.

 

+++++++ اس ام اس روز هلال احمر +++++++

 

ای تلاشگران برای تسکین آلام بشری، ای کوششگران در جهت برقراری دوستی و تفاهم متقابل و صلح پایدار میان ملتها…

روزتان مبارک…

 

+++++++ اس ام اس روز هلال احمر +++++++ 

 

روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر، بر تمامی زحمتکشان این عرصه مبارک باد. آرزوی سلامتی…

 

+++++++ اس ام اس روز هلال احمر +++++++ 

 

18 اردیبهشت، روز جهانی هلال احمر و صلیب سرخ بر شما همکار گرامی مبارک…

 

+++++++ اس ام اس روز هلال احمر +++++++

 

صلح، نماد نوع دوستی و همزیستی مسالمت آمیز است و جمعیت هلال احمر پیام آور این الگوی ارزشمند در عرصه بین المللی و گویای حقِ حیات قائل شدن برای هر ایده و عقیده ای است.

این روز بزرگ را بر شما زحمت کشان عزیز تبریک عرض میکنم.

 

+++++++ اس ام اس روز هلال احمر +++++++ 

 

یکی از شعارهای اساسی هلال احمر، عمل به جای حرف است. آنها با به خطرانداختن جان و هستی خود، برای نجات انسان در هر نقطه ای از جغرافیای عالم تلاش کرده و نسبت به بهبود اوضاع جسمانی و روحی آسیب دیدگان از هر طبقه و گروهی اهتمام می ورزند.

روزتان مبارک ای عزیزان زحمت کش

 

+++++++ اس ام اس روز هلال احمر +++++++

 

جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، با تربیت امدادگران جوان و با آموزش افراد متخصص و دلسوز برای مقابله با حوادث و اتفاقات احتمالی در جامعه می کوشد که اعضای جامعه را در مقابل رخدادها مصونیّت بخشیده و زمینه پیشگیری از وقایع احتمالی را بیش از پیش فراهم آورد.

روز جهانی هلال احمر و صلیب سرخ مبارک

 

+++++++ اس ام اس روز هلال احمر +++++++

 

هلال احمر جمهوری اسلامی ایران با بکارگیری نیروهای متعهد و تربیت انسانهای فداکار و ایثارگر می کوشد که صفیر صلح و دوستی و فرشته نجات مصدومین و گرفتارانی باشد که در شرایط دشوار و ناگوار زندگی در چنگال حوادث گرفتار می شوند.

روز جهانی هلال احمر مبارک باد.

 

+++++++ اس ام اس روز هلال احمر +++++++

 

دستهایی که مستقیم کمک می کنند مقدستر از دستهایی هستند که فقط دعا می کنند.

 

روز جهانی هلال احمر مبارک باد.

paray بازدید : 4403 یکشنبه 17 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

جوک خنده دار باحال خاکبرسری کانال و گروه تلگرام سال 1396

جوک تلگرامی


جوک خنده دار باحال خاکبرسری کانال و گروه تلگرام سال 1396

joke funny

ﭘﺴﺮ: ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﻢ ﮐﻨﯽ؟

ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ: ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﮐﻨﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺍﺳﻤـﺖ ﭘﺴﻮﻭﺭﺩ ﺍﯾﻤﯿﻞ َﻣﻪ؟

ﭼﺸﻤﺎﻥ ﭘﺴﺮ ﭘُﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ ﺷﺪ ﻭ

ﺳﺮﯾﻊ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺍﯾﻤﯿﻞ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺪ

ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﻪ ﻣﺎ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ (:

جوک خنده دار باحال خاکبرسری کانال و گروه تلگرام سال

joke funny

ﺩﻭ ﺗﺎ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﭘﯿﺶ ﻫﻢ

ﺍﻭﻟﯽ: ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﻓﺮﺍنشه ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺧﻮﺵ ﮔﺬﺷﺖ ﮐﻪ ﻧﮕﻮ

ﺩﻭﻣﯽ: ﻣﻨﻢ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﺍژﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻡ ﭼﻪ ﺟﺸﻨﯽ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺗﻮﻭﻭﭖ

ﺍﻭﻟﯽ: ﺟﺪﯼ؟ پش ﭼﺮﺍ ﺩﻋﻮﺗﻢ ﻧﮑﺮﺩﯼ ﻧﺎﻣﺮﺩ؟

ﺩﻭﻣﯽ: ﻭﺍﻻ شرﺍﻏﺘﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮔﻔﺘﻦ ﺭﻓﺘﯽ ﻓﺮﺍنشه (:

جوک خنده دار معتاد

joke funny

صدای ضبط شده‌ خودم رو که میشنوم

دلم میخواد از تمام آدمایی که تا حالا باهاشون حرف زدم معذرت خواهی کنم (:

جوک خنده دار باحال خاکبرسری کانال و گروه تلگرام سال 1396

joke funny

یه جوری هوا سرد شده

که بخاری خونمون هم به حرف در اومده

میگه داداش: ناموسن سرده یه پتو بکش روم یخ زدم |:

جوک خنده دار ضد دختر

joke funny

یه ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﻬﻢ ﺻﺒﺢ ﻣﺴﯿﺞ ﺩﺍﺩﻩ:

ﺟﻼﻡ

ﺗﻮ ﺟﻠﺪ ﺧﻮﮐﺼﻠﯽ ﻓﺪﺍﺕ ﺑﻠﻢ

ﺟﯽ ﺍﻑ ﻣﯿﻔﺎ ﻧﺪﺍﻟﯽ؟

ﻣﯿﺜﻪ ﺑﻼﺕ ﺩﻭﭺ ﺻﻢ؟

ﺑﻮﭺ ﺑﻮﭺ

ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﮔﻔﺘﻢ چند ﺗﺎ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ ﺭﻣﺰﮔﺸﺎﯾﯽ ﺑﻔﺮﺳﺘﻦ

ﻣﻦ که ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺣﻤﻠﻪ ﺗﺮﻭﺭﯾﺴﺘﯽ میدم (:

جوک خنده دار باحال خاکبرسری کانال و گروه تلگرام سال

joke funny

بابام منو رسونده دانشگاه موقع پیاده شدن بهش میگم:

تو که باید دور بزنی و بری، منو هم اون طرفه خیابون پیاده کن

میگه: لازم نکرده خودت برو اون طرفه خیابون

شاید یه ماشین بهت زد ۲۰۰ میلیون به جیب زدیم (:

جوک خنده دار ضد زن

joke funny

زن ها اصن پیچیده نیستن

فقط یه کم محبت میخوان

یکمی هم عشق

و یکمی هم پول

و یه کمی هم تعریف

و چندتا چیز دیگه که ما مردا سر درنمیاریم |:

جوک خنده دار دوران دانشجویی

joke funny

ای دانشجو

ای بیچاره

ای در به در هزارتومن پول

ای ژتون خور

ای مخترع غذا

ای غربت نشین

ای الکی خوش

ای تک زنگی

شمع شدى شعله شدى سوختى

خیر سرت هیچى نیاموختى |:

ستاد نابود سازی روحیهٔ دانشجویان سراسر کشور (:

جوک خنده دار حیوانات

joke funny

تو حیووانا با راسو خیلی حال میکنم

خودشو درگیر مسائل نمیکنه، میچُسه در میره (:

جوک خنده دار باحال خاکبرسری کانال و گروه تلگرام سال 1396

joke funny

فرودگاه بودم

یه جوان پس از سال ها دورى از وطن به وطنش بازگشت

از هواپیما که پیاده شد، ساکشو زمین گذاشت و سجده کرد و خاک وطنش را بوسید

سرش راکه بلند کرد دید ساکش نیست

به ایران خوش اومدی (:

جوک خنده دار بی ادبی

joke funny

تقریبا همه دخترا

پسر یه کارخونه دار معروف خواستگارشون بوده

که چون میخواسته بره آمریکا، قبولش نکردن |:

جوک خنده دار دیوار مهربانی

joke funny

paray بازدید : 1307 یکشنبه 17 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

داستان ضرب المثل دو قورت و نیمش باقی است

دو قورت و نیمش باقیه

داستان ضرب المثل دو قورت و نیمش باقیه

این ضرب المثل درباره کسي است که حرصش را معياري نباشد و بيش از ميزان شايستگي انتظار مساعدت داشته باشد

عبارت مثلي بالا از جنبۀ ديگر هم مورد استفاده و اصطلاح قرار مي گيرد و آن موقعي است

که شخص در ازاي تقصير و خطاي نابخشودني که از او سرزده نه تنها اظهار انفعال و شرمندگي نکند بلکه متوقع نوازش و محبت و نازشست هم باشد

در اين گونه موارد است که اصطلاحاً مي گويند : دو قورت و نيمش هم باقيه

داستان ضرب المثل دو قورت و نیمش باقیه

داستان زیبای این ضرب المثل :

چون حضرت سليمان پس از مرگ پدرش داود بر اريکۀ رسالت و سلطنت تکيه زد

بعد از چندي از خداي متعال خواست که همۀ جهان را در اختيارش قرار دهد

و براي اجابت دعای خويش چند بار هفتاد شب متوالي عبادت کرد و زيادت خواست

در عبارت اول آدميان و مرغان و وحوش

در عبادت دوم پريان

در عبادت سوم باد و آب را حق تعالي به فرمانش درآورد

بالاخره در آخرين عبادتش گفت :الهي هرچه به زير کبودي آسمان است بايد که به فرمان من باشد

داستان ضرب المثل دو قورت و نیمش باقیه

خداوند حکيم علي الاطلاق نيز براي آن که هيچ گونه عذر و بهانه اي براي سليمان باقي نمانده

هرچه خواست از حکمت و دولت و احترام و عظمت و قدرت و توانايي بدو بخشيد

و اعاظم جهان از آن جمله ملکۀ سبا را به پايتخت او کشانيد و به طور کلي عناصر اربعه را تحت امر و فرمانش درآورد

باري چون حکومت جهان بر سليمان نبي مسلم شد و بر کليۀ مخلوقات و موجودات عالم سلطه و سيادت پيدا کرد

روزي از پيشگاه قادر مطلق خواستار شد که اجازت فرمايد تا تمام جانداران زمين و هوا و درياها را به صرف يک وعده غذا ضيافت کند

حق تعالي او را از اين کار بازداشت و گفت که رزق و روزي جانداران عالم با اوست و سليمان از عهدۀ اين مهم برنخواهد آمد

سليمان بر اصرار و ابرام خود افزود و عرض کرد :

بار خدايا مرا نعمت قدرت بسيار است مسئول مرا اجابت کن قول مي دهم از عهده برآيم

مجدداً از طرف حضرت رب الارباب وحي نازل شد که اين کار در يد قدرت تو نيست

همان بهتر که عرض خود نبري و زحمت ما را مزيد نکني

 

داستان ضرب المثل دو قورت و نیمش باقیه

سليمان در تصميم خود اصرار ورزيد و مجدداً ندا در داد :

پروردگارا حال که به حسب امر و مشيت تو متکي به سعۀ ملک و بسطت دستگاه هستم همه جا و همه چيز در اختيار دارم چگونه ممکن است که حتي يک وعده نتوانم از مخلوق تو پذيرايي کنم؟

اجازت فرما تا هنر خويش عرضه دارم و مراتب عبادت و عبوديت را به اتمام و اکمال رسانم

استدعاي سليمان مورد قبول واقع شد و حق تعالي به همۀ جنبدگان کرۀ خاکي از هوا و زمين و درياها فرمان داد

که فلان روز به ضيافت بندۀ محبوبم سليمان برويد که رزق و روزي آن روزتان به سليمان حوالت شده است

سليمان پيغمبر بدين مژده در پوست نمي گنجيد و بي درنگ به همۀ افراد و عمال تحت فرمان خود از آدمي و ديو و پري و مرغان و وحوش دستور داد تا در مقام تدارک و طبخ طعام براي روز موعود برآيند

داستان ضرب المثل ، بر لب دريا جاي وسيعي ساخت که هشت ماه راه فاصلۀ مکاني آن از نظر طول و عرض بود :

ديوها براي پختن غذا هفتصد هزار ديگ سنگي ساختند که هر کدام هزار گز بلندي و هفتصد گز پهنا داشت

چون غذاهاي گوناگون آماده گرديد همه را در آن منطقۀ وسيع و پهناور چيدند

سپس تخت زريني بر کرانۀ دريا نهادند و سليمان بر آن جاي گرفت

داستان ضرب المثل دو قورت و نیمش باقیه

آصف بر خيا  وزير و دبير و کتابخوان مخصوص و چند هزار نفر از علماي بني اسراييل گرداگرد او بر کرسي ها نشستند

چهار هزار نفر از آدميان خاصگيان در پشت سر او و چهار هزار پري در قفاي آدميان و چهار هزار ديو در قفاي پريان بايستادند

سليمان نبي نگاهي به اطراف انداخت و چون همه چيز را مهيا ديد به آدميان و پريان فرمان داد تا خلق خدا را بر سر سفره آورند

paray بازدید : 265 یکشنبه 17 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس های زیبا برای بیان عشق

اس ام اس عاشقانه

اس ام اس های جدید و زیبا برای بیان عشق

sms love

عشق و باران

هر دو به زندگی ما شادی واقعی می دهند

اما تفاوت اساسی این است:

باران بدن ما را خیس می کند

ولی

عشق چشم ما را خیس می کند

اس ام اس عشق خیلی زیبا و عاشقانه

sms love

عشق مثل یه آدامس است

تنها در آغاز طعم دارد

اما دوستی مثل شکلات است

مزه آن تا پایان وجود دارد

اس ام اس های جدید و زیبا برای بیان عشق

sms love

در صبح

خورشید خیره به من است و من خوشحالم

نسیم خنک لبخند من را در آغوش می کشد

و پرندگان با لبخند من آواز می خوانند

اما عزیز من تا وقتی تو کنارم نیستی

لبخند من ناقص است

paray بازدید : 212 یکشنبه 17 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس و مسیج تنهایی 1396

اس ام اس تنهایی

 

دلم خوش نیست . . .

غمگینم . . .

کسی شاید نمیفهمد . . .

کسی شاید نمیداند . . .

کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی . . .

تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی :

عجب احساس زیبایی . . . !

تو هم شاید نمیدانی . . . !

.

.

.

فصل ها پشت سر هم می آیند می روند و تمام می شوند

اما تمام شدنی نیست فصلِ رفتن تو و تنهاییِ من …

.

.

.

چه کسی گفته که من تنهایم ؟

من ، سکـوت ، خاطرات ، بغض و اشک همیشه با همیم …

بگذار تنهایی از حسودی بمیرد !

.


.

.

تاکنون دوستی را پیدا نکرده ام

که به اندازه ” تنهایی ” شایسته رفاقت باشد . . .

.

.

.

تنهایی یعنی آرزوی مرگ کنی ،

تا حتی شده برای تشییع جنازت یه عده دورت جمع بشن …

.

.

.

دستای من سرده یعنی که من تنهام

یعنی ازت دورم , یعنی تو رو میخوام …

.

جدیدترین پیامک تنهایی غمگین

.

تکان می دهد خانه را سالی که می آید …

سرگرمیِ خوبی ست :

تو عکسِ قابت را و من قاب عکست را عوض می کنم

و آغاز می شود سال تنهایی . . .

.

.

.

من زیر ِ باران!

تو دور میشوی، من خیس!

این دِلبری های ِ بهار است،

نیامده دیوانه می کند،

… کوچه را از تنهایی…!

.

.

.

تـَـنــهــایـــے خـــوبــه…

ولــے

۲ نــَـفـَـرش…!

.

.

.

حالا همین تنهایی بى رحم

با من رفیقى دل وفاداره

نون و نمک خوردیم، یه جورى که

دست از سر من بر نمى داره

.

.

.

نشستم ، خسته شدم ؛ دیگر قایق نمیسازم …

پشت دریاها هر خبری که میخواهد باشد باشد ؛

وقتی از تو خبری نیست قایق میخواهم چکار ؟

مرا همین جزیره کوچک تنهایی هایم بس است !

.

.

.

تنهایی ، شاخه ی درختی ست پشت پنجره ام

 

گاهی لباسِ برگ میپوشد و گاهی لباسِ برف اما همیشه هست

paray بازدید : 953 یکشنبه 17 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

زندگینامه و بیوگرافی سعدی شیرازی

زندگینامه سعدی شیرازی

زندگی نامه سعدی

سعدی در شیراز مرکز فارس در حوالی سال  563 دیده به جهان گشود و نام او رامصلح الدین یا به قولی مشرف الدین عبد الله گذاشتند


در آن زمان در شیراز اتابکان فرمان میراندند . به مرور که قدرت سلجوقیان کاهش یافت سلسله های محلی به وجود میامدند و نیرو میگرفتند اتابکان نه تنها در شیراز بلکه در دمشق ، موصل  ، بین النهرین  ، حلب و آذربایجان  دستی داشتند  این حکومت های کوچک که اهمیت آنها از یک شهرستان تا یک سلطان نشین تغییر میکرد نسبت به یک پادشاه ابراز اطاعت میکردند ولی در عمل مستقل بودند


هنگام تولد سعدی حکمران شیراز اتابک مظفر الدین تکله سومین پادشاه از اتابکان فارس بود از ده سال پیش تکله در مقابل اتبکان عراق بدشواری مقاومت میکرد و همچنین مورد دستبرد و غارت اتابکان آذربایجان نیز  قرار میگرفت


شاعر پر آوازه در میان همه این بی نظمی ها در شهر شیراز  رشد میکرد پدر سعدی ، عبدالله در خدمت سعد بن زنگی بود که احتمال دارد شاعر  شیرین سخن شیراز نیز به عنوان حق شناسی تخلص سعدی را برای خود انتخاب کرده باید

یکی از مشخصات نبوغ سعدی در این است که از کوچکترین حادثه زندگی خود  درسی اخلاقی میدهد در چندین جای کلیات کودکی او مطرح است و چنین مینماید که وی از دوران طفولیت خود خاطره ای دلنشین و در عین حال حزن انگیز دارد چگونگی سالهای خردسالیش در بوستان آمده که از 1آنجا میتوان فهمید پدرش از کارکنان ساده دیوان اما در رفاه بوده

ز عهد پدر یاد دارم همی                      که باران رحمت بر او هر دمی

که طفلیم لوح و دفتر خرید                            ز بهر یکی خاتم زر خرید

بدر کرد ناگه یکی مشتری                      به خرمایی و از دستم انگشتری

بعد از مرگ پدر سعدی در شیراز تنها ماند در سایه توجه اتابک سعدی که در از همان دورانبر اثر هوش و ذکاوت بالای خود نزد همه انگشت نما بود رهسپار بغداد گشت و وارد مدرسه نظام شد و از سال 574 تا 604 یعنی تا سال فوت اتابک سعد بن زنگی و بر تخت نشستن فرزندش ابوبکردر بغداد ماند

هنگامی که سعدی برای تحصیل به نظامیه رفت ، مدرسه از گذشته ای پر اتخار بر خوردار بود . تا زمان سعدی متعدد نظامیه کتبی در مورد الهیات ، فقه ، تفسیر قرآن تالیف کرده بودند که نشان دهنده بزرگی و اعتبار مدرسه در آن زمان میباشد

سالهای مسافرت

سعدی در کلیات از سفر به  آسیای مرکزی ، هندوستان ، شام ، مصر ، عربستان ، حبشه و مغرب  بدون کمترین سرنخی برای ترتیب این سفرها معلوم شود نام برده است

میتوان چنین تصور کرد که سعدی سفرهای خود را با عزیمت مجدد به سمت مشرق آغاز کرد .  اگر سعدی از شیراز عزیمت میکرد می توانست یک راست  از راه کرمان و سیستان و خراسان به بلخ رسد . مسافر بلخ ناچار به جنوب شرقی عزیمت می کرد و از گردنه های کوه بابا میگذشت و به بامیان میرسید و از آنجا راهی هندوستان

در مورد سفر به هندوستان و مدت اقامت و مکان های بازید سعدی  در هند تناقص های زیادی وجود دارددر عین حال هنگام بازگشت از هند سعدی به همرا یک کشتی بازرگانی وارد جزیره کیش میشود - که در آن زمان مرکز اقتصادی ایران به شمار میرفته است - حال پایان سفر نیست چون شاعر به جای بازگشت به زادگاه خود شیراز به زیارت خانه خدا میرود در مسیر حرکت خود به سوی شهر مقدس مکه در صهعا توقف میکند وی در این شهر یکبار دیگر ازواج میکند که حاصل آن یک فرزند کوچک هست که رشته ایس که او را به آن سرزمین پیوند داده است . ناگهان این کودک در گذشت درد و غضه پدر همان بود که معمولا به پدران در چنین مصیبتی وارد میشود

به صنعا درم طفلی اندر گذشت                چه گویم کز آنم چه بر سر گذشت

در این باغ سروی نیامد بلند                         که باد اجل بیخ عمرش نکند

عجب نیست بر خاک اگر گل شکفت            که چندین گل اندام در خاک خفت

خانواده سعدی از هم میپاشد و او دیگر جز به ادامه سفر نمی اندیشد تا شاید از اندوهی که در این شهر محصور در میان کوهها خفه اش میکند رهایی یابد ، سعدی عازم مکه شده و بعد از انجام  مناسک حج ، عازم مصر میشود و بعد از چندی به دلیل شروع جنگ های صلیبی عازم تونس شد و بعد ار آرام شدن جنگ سعدی با کشتی به سمت شیراز راه افتاد که ابتدا در بیت المقدس توقفی کوتاه میکند  و از آنجا به سوی دمشق رهسپار می شود و در سایه امنیت شهر دمشق فرصت مطالعه و بحث با دانشمندان را نیز بدست آورد

حال موقع بازگشت رسیده ; سعدی رفته رفته خستگی و حسرت دیدار آسمان ایران را در دل خود احساس میکند

در اقصای عالم بگشتم بسی               بسر بردم ایام با هر کسی

تمتع ز هر گوشه ای یافتم              ز هر خرمی خوشه ای یافتم

چو پاکان شیراز خاکی نهاد          ندیدم که رحمت بر آن خاک باد

تولای مردان این پاک بوم           بر انگیختم خاطر از شام و روم

دریغ آمدم زان همه بوستان                  تهیدست رفن بر دوستان

دوران کهولت

سرانجام در حالی که قلب سعدی میتپید شیراز جلو چشمان او نمایان گشت و  در واقع موقع تقاعد سعدی از مسافرت فرا رسیده بود ، تقاعدی داوطلبانه و سرشار از سربلندی و مجاهدت

 تا این زمان سعدی فقط اشعاری بصورت مجزا سروده بود ، در طی دو سال دو شاهکار شعر اخلاقی او یعنی بوستان در سال 636 و گلستان در سال بعد آن 637 خاتمه یافت که نام سعدی را جاودان کردند

سعدی با خاطری آسوده به آرامی به پایان عمر خود نزدیک میشد . از مرگ بانیان عظیم الشان اندیش ایرانی مانند خواجه نصیر الدین طوسی ، شمس تبریزی ، جلال الدین رومی دیری نمیگذشت و سعدی در میان شاعران موفق نسل جدید تنها به جا مانده بود

از طرف دیگر به مرور که سعدی سالخرده تر میشد آشکار بود که تاثیر سخن او رفته رفته نه تنها در شیراز بلکه در دیگر شهر های ایران نیز به شعر فارسی رنگ و بویی تازه می بخشید

تاریخ وفات سعدی موضوعی بسیار مبهم و بحث انگیزست زیرا شرح حال نویسان دو تاریخ وفات برای او ترسیم کردند یکی  17 آذر 670 و دیگری  ( بزرگانی مانند جامی )  مهر ماه سال 671 را تاریخ وفات این بزرگ مرد پارسی میدانند

سعدی در بحبوحه اشتهار از دنیا رفت و شهرتی پایدار از خود بجا نهاد ، وی از زندگی چیزی انتظار نداشت و تا میتوانست از زیاده طلبی پرهیز میکرد به این اکتفا مینمود که افتخاری برای شیراز زادگاه خود میراث بگذارد ، شیراز نیز نبوغ شاعر خود را درک کرده بود . سعدی در نزدیکی بقعه خود در حومه شهر به خاک سپرده شد دیری نپایید که مرقد او زیارتگاه عشاق زبان و ادب پارسی شد

اخلاق  سعدی

سعدی مانند لوکرس یا وینیی شاعر فیلسوف نیست . سعدی شاعری است که تعالیم اخلاقی میدهد ، تعلیم دهنه اخلاقی به معنی دقیق کلمه ، یعنی مصنفی است که رسوم و عادات و افعال و خلقیات معاصران خود را مورد مطالعه قرار میدهد

اما این اخلاق بیش از هر چیز حائز جنبه عملی است و در وهله اول باید همین جنبه عملی اخلاق سعدی را در نظر گرفت . سعدی پیش از آن انسان را بذاته مورد مطالعه قرار دهد به موضع گیری وی در برابر همنوعان مینگرد: خطاها و عیب ها را می بیند و به دور از هر نوع انتقاد نیشدار میکوشد در اشعار خو آداب و قوعاد بهتری را پیشنهاد دهد خود این موضوع را به کرات و آشکارا گوشزد میکند

اگر در سرای سعادت کس است                       ز گفتار سعدیش حرفی بس است

پند سعدی به گوش جان بشنو                             ره چنین است مرد باش و برو

سخن سودمند است اگر بشنوی                         به مردان رسی گر طریقت روی

اما سخنان سعدی مثال است و پند ،خواننده باید پند را در بین سطور حکایات جستجو کند .از این پندهای گوناگون یک فاسفه عملی حاصل میشود که بواقع اندک مبهم و دشوار یاب است ولی کامل

بر این اخلاق - که به آدم طرز رفتار در برابر همنوعان را تعلیم میدهد -  یک رشته نکات روان شناختی نیز افزوده میشود که سیمای انسان آرمانی سعدی را میسر میسازد و چون فرد بی ایمان به آفریدگار همیشه بشری ناقص است بنابر این سعدی بارها  مساله ارتباط بین انسان و خداوند رو طرح میکند

سبک شعری سعدی

شیوه اصلی ترکیب کلام سعدی چنین به نظر می آید : نخست یک حقیقت اخلاقی را بیان میکند سپس آن را با یک سلسله تمثیلها بنوعی مجسم میسازد

«       

عدو را بکوچک نباید شمرد                         که کوه کلان دیدم از سنگ خرد

نبینی که چون باهم آیند مور                            ز شیران جنگی برارند شور

نه موری ، که مویی کزان کمتر است            چو پر شد ز زنجیر محکم ترست

»


گاهی نیز بر عکس ، تصویر حکایت از برای تجسم یک اندیشه به کار میرود حتی غالبا از یک داستان ساده یا خاطره ساده جوانی یک اندیشه عارفانه بدست می آید که اصلا انتظار نمیرفت

سعدی گاه نیز شیوه تضاد را در پیش میگیرد ومیداند که چگونه تاثیر جملات کوتاه و دقیق رابیشتر سازد « مثلا در گلستان چنین مینویسد : هرگز از دور زمان ننالیدم و روی از گردش آسمان در هم نکشیدم مگر وقتی که پایم برهنه ماند بود و استطاعت پاپوشی نداشتم  به جامع کوفه در آمدم  دلتنگ یکی را دیدم پا نداشت . سپاس نعمت حق بجا آوردم و بر بی کفشی صبر کردم»

شیوه دیگر سعدی این است که اندیشه را مطرح میکند  ودلائل  موافق و مخالف را باهم بیان میکند  « مثلا در پند نامه پس از ستایش کرم و سخاوت بلافاصله انتقاد از بخل شروع میشود »

paray بازدید : 1305 یکشنبه 17 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

زندگینامه و بیوگرافی حکیم عمر خیام نیشابوری

حکیم عمر خیام

عمر خیام در سده پنجم هجری در نیشابور زاده شد. فقه را در میانسالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت؛ حدیث، تفسیر،فلسفه، حکمت و ستاره‌شناسی را فراگرفت. برخی نوشته‌اند که او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فرا گرفته بود.
در حدود ۴۴۹ تحت حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضی‌القضات سمرقند، کتابی دربارهٔ معادله‌های درجهٔ سوم به زبان عربی نوشت تحت نام رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله و از آن‌جا که با نظام‌الملک طوسی رابطه‌ای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد. پس از این دوران خیام به دعوت سلطان جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک بهاصفهان می‌رود تا سرپرستی رصدخانهٔ اصفهان را به‌عهده گیرد. او هجده سال در آن‌جا مقیم می‌شود. به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه می‌شود و در همین سال‌ها (حدود ۴۵۸) طرح اصلاح تقویم را تنظیم می‌کند. تقویم جلالی را تدوین کرد که به نام جلال‌الدین ملک‌شاه شهره است، اما پس از مرگ ملک‌شاه کاربستی نیافت. در این دوران خیام به‌عنوان اختربین در دربار خدمت می‌کرد هرچند به اختربینی اعتقادی نداشت.در همین سال‌ها (۴۵۶) مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس را می‌نویسد و در آن خطوط موازی و نظریهٔ نسبت‌ها را شرح می‌دهد. همچنین گفته می‌شود که خیام هنگامی که سلطان سنجر، پسر ملک‌شاه در کودکی به آبله گرفتار بوده وی را درمان نموده‌است.  پس از درگذشت ملک‌شاه و کشته شدن نظام‌الملک، خیام مورد بی‌مهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه قطع شد بعد از سال ۴۷۹ اصفهان را به قصد اقامت در مرو که به عنوان پایتخت جدید سلجوقیان انتخاب شده بود، ترک کرد. احتمالاً در آن‌جا میزان الحکم و قسطاس المستقیم را نوشت. رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) احتمالاً در همین سال‌ها نوشته شده‌است.  غلامحسین مراقبی گفته‌است که خیام در زندگی زن نگرفت و همسر برنگزید.
باغی که آرامگاه خیام در آن قرار دارد،
تصویر از کنار آرامگاه امامزاده محروق گرفته شده‌است و در ورودی قدیمی این باغ در تصویر دیده می‌شود.
مرگ خیام را میان سال‌های ۵۱۷-۵۲۰ هجری می‌دانند که در نیشابور اتفاق افتاد. گروهی از تذکره‌نویسان نیز وفات او را ۵۱۶ نوشته‌اند، اما پس از بررسیهای لازم مشخص گردیده که تاریخ وفات وی سال ۵۱۷ بوده است. مقبرهٔ وی هم اکنون در شهر نیشابور، در باغی که آرامگاه امامزاده محروق در آن واقع می‌باشد، قرار گرفته است.
شرایط دوران خیام
در زمان خیام فرقه‌های مختلف سنی و شیعه، اشعری و معتزلی سرگرم بحث‌ها و مجادلات اصولی و کلامی بودند. فیلسوفان پیوسته توسط قشرهای مختلف به کفر متهم می‌شدند. تعصب، بر فضای جامعه چنگ انداخته بود و کسی جرئت ابراز نظریات خود را نداشت – حتی امام محمد غزالی نیز از اتهام کفر در امان نماند. اگر به سیاست‌نامهٔ خواجه نظام‌الملک بنگریم، این اوضاع کاملاً بر ما روشن خواهد بود. در آن جا، خواجه نظام همهٔ معتقدان به مذهبی خلاف مذهب خود را به شدت می‌کوبد و همه را منحرف از راه حق و ملعون می‌داند. از نظر سیاست نیز وقایع مهمی در عصر خیام رخ داد:
سقوط دولت آل بویه
قیام دولتِ سلجوقی
جنگ‌های صلیبی
ظهور باطنیان
در اوایل دوران زندگی خیام، ابن سینا و ابوریحان بیرونی به اواخر عمر خود رسیده بودند. نظامی عروضی سمرقندی او را «حجه الحق» و ابوالفضل بیهقی «امام عصر خود» لقب داده‌اند. از خیام به عنوان جانشین ابن‌سینا و استاد بی‌بدیلِ فلسفه طبیعی (مادی) ریاضیات، منطق و متافیزیک یاد می‌کنند.
القاب
حکیم حجه الحق، خواجه، امام، الفیلسوف حجه الحق، خواجه امام، حکیم جهان و فیلسوف گیتی، الشیخ الامام، الشیخ الاجل حجه الحق، علامهٔ خواجه، قدوهٔ الفضل، سلطان العلماء، ملک الحکماء، امام خراسان، من اعیان المنجّمین، الحکیم الفاضل الاوحد، خواجهٔ حکیم، الحکیم الفاضل، نادرهٔ فلک، تالی ابن سینا، حکیم عارف به جمیع انواع حکمت به ویژه ریاضی، مسلط بر تمامی اجزای حکمت و ریاضیات و معقولات، در اکثر علوم خاصه درنجوم سرآمد زمان، فیلسوف الوقت، سیدالمحقّقین، ملک الحکماء، الادیب الاریب الخطیر،الفلکی الکبیر، حجه الحق والیقین، نصیرالحکمه و الدین، فیلسوف العالمین، نصره الدّین، الحیر الهمام، سیّدالحکماءالمشرق و المغرب،السیّدالاجل، فیلسوف العالم، به طور قطع در حکمت و نجوم بی‌همتا، علامهٔ دوران، بر دانش یونان مسلط و غیره.
خیام در افسانه
انابه
افسانه‌هایی چند پیرامون خیام وجود دارد. یکی از این افسانه‌ها از این قرار است که خیام می‌خواست باده بنوشد ولی بادی وزید و کوزه میش را شکست. پس خیام چنین سرود:
ابریق می مرا شکستی، ربیبر من در عیش را ببستی، ربی
من مِی خورم و تو می‌کنی بدمستیخاکم به دهن مگر که مستی، ربی
پس چون این شعر کفرآمیز را گفت خدا روی وی را سیاه کرد. پس خیام پشیمان شد و برای پوزش از خدا این بیت را سرود:
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو!آن کس که گنه نکرد چون زیست بگو!
من بد کنم و تو بد مکافات دهیپس فرق میان من و تو چیست بگو!
و چون این‌گونه از خداوند پوزش خواست رویش دوباره سفید شد. البته جدا از افسانه‌ها در اینکه دو رباعی بالا از خیام باشند جای شک است.
ای رفته و باز آمده بل هم گشته
paray بازدید : 996 شنبه 16 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

سخنان بنجامین فرانكلین

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

فقیر برای سیر کردن شکمش در عذاب است

و ثروتمند برای معالجه ناراحتی

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

زندگی راستین شما زمانی است که کاری برای کسی انجام دهید

که توان جبران محبت شما را نداشته باشد

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

فراموش نکنید که نه تنها باید سخن درست را در جای درست بیان کنید

بلکه دشوار‌تر آن است که در جایی وسوسه انگیز

جلوی زبان خویش را بگیرید و سخن نادرستی نگویید

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

دهان خردمند در قلب اوست

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

اگر انسان، سرمایه‌اش را در مغزش بگذارد، نه در کیف پولش

هیچ کس نمی‌تواند آن را از او برباید

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

خردمند کیست؟

کسی که از همه می‌آموزد

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

سحرخیزی یک گنج است

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

اگر آدمی بتواند نیمی از آرزوهای خود را برآورده سازد

دو برابر بر گرفتاری هایش می افزاید

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

دارایی آن نیست که داری

بلکه چیزی است که با آن خوش باشی

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

دشمنان خود را دوست بدارید

چرا که آنها موارد ناتوانی ‌تان را به شما می‌ گویند

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

برای پیدا کردن عیب های یک دختر

از او در نزد دوستانش تعریف کنید

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

تنبلی آنقدر آهسته راه می رود

که فقر و خواری برای رسیدن به آن دچار مشکل نمی شوند

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

چه کسی توانگر است؟

کسی که به سهم خود خرسند باشد

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

چشم دیگران چشمی است که ما را ورشکست می کند

اگر همه غیر از خودم کور بودند

من نه به خانه باشکوه احتیاج داشتم و نه به مبل عالی

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

وقتی شما نسبت به دیگران مهربان هستید

بدین معناست که نسبت به خودتان مهربانترید

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

پنبه را از آتش و جوان را از قمار دور نگه دارید

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

از هزینه های کوچک و غیر ضروری دوری کن

زیرا یک سوراخ کوچک موجب غرق شدن یک کشتی بزرگ می شود

بنجامین فرانکلین

سخنان بنجامین فرانکلین

Remarks by Benjamin Franklin

رشته محکم سیم موفق می شود

و ضربات پی در پی تبر کوچک درخت کهن را از پای در می آورد

بنجامین فرانکلین

paray بازدید : 1297 شنبه 16 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

داستان ضرب المثل ماست مالی کردن

ضرب المثل ماست مالی کردن

قضیه ماستمالی کردن از حوادثی است که درعصر بنیانگذار سلسلۀ پهلوی اتفاق افتاد

و شادروان محمد مسعود این حادثه را در یکی از شماره های روزنامۀ مرد امروز به این صورت نقل کرده است :

هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس به وسیلۀ راه آهن جنوب تهران وارد شوند

از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوارهای تمام دهات طول راه و خانه های دهقانی مجاور خط آهن را سفید کنند

در یکی از دهات چون گچ در دسترس نبود بخشدار دستور می دهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بود دیوارها را موقتاً سفید نمایند

و به این منظور متجاوز از یک هزار و دویست ریال از کدخدای ده گرفتند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیه دیوارها را ماستمالی کردند

به طوری که ملاحظه شد قدمت ریشۀ تاریخی این اصطلاح و مثل سائر از هشتاد سال نمی گذرد

زیرا عروسی مزبور در سال 1317 شمسی برگذار گردید و مدت ها موضوع اصلی شوخی های محافل و مجالس بود

و در عصر حاضر نیز در موارد لازم و مقتضی بازار رایجی دارد

چنانچه کسانی برای این ضرب المثل زمانی دورتر و قدیمی تر از هفتاد سال سراغ داشته باشند منت پذیر خواهیم بود

که دلایل و مستنداتشان را به نام خودشان ثبت و ضبط کند

آری ماستمالی کردن یعنی قضیه را به صورت ظاهر خاتمه دادن

 

از آن موقع ورد زبان گردید و در موارد لازم  مورد استفاده قرار می گیرد


paray بازدید : 1028 شنبه 16 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

داستان ضرب المثل بلبل به شاخ گل نشست

بلبل به شاخه گل نشست

وقتی یکی حرف نابجایی بزند می گویند حکایت این بابا هم همان حکایت بلبل است که به شاخ گل نشسته است

در روزگار قدیم یکی از خان ها تمام دوستان خود را که همه خان بودند به منزل خود دعوت کرد

روز میهمانی تمام خان ها سوار بر اسب بندی همراه نوکر مخصوص خود به خانه خان آمدند

وقتی جلو منزل رسیدند از اسب پیاده شدند و نوکر مخصوص هم اسب را در طویله یا جای دیگر بست

هر نوکری مسؤول پذیرایی ارباب خود بود تا وقت ناهار شد

و از طرف صاحبخانه شروع کردند به ناهار دادن میهمان ها و هرکدام از نوکرها دست به سینه برای پذیرایی ارباب خود آمده بود

به خوبی خان ها را پذیرایی کردند و ناهار دادند یکی از خان ها که مشغول غذا خوردن بود چند دانه پلوا که با رنگ خورشت هم زرد شده بود بر پشت سبیلش چسبیده بود اما خود خان متوجه نبود تا اینکه نوکرش متوجه این موضوع شد

یک دفعه از کنار در صدا زد : آقا ! آقا ! همه خان ها سر خود را برگرداندند و نوکر را نگاه کردند تا همان خانی که در پشت لبش باقیمانده غذا بود سرش را بلند کرد دید نوکر خودش هست و جوابش داد ، نوکر گفت :

آقا ، بلبل به شاخ گل نشست

خان متوجه شد ، پشت لبش را خوب پاک کرد ، بقیه خان ها که در آن مجلس بودند خیلی تعجب کردند که این نوکر عجب حرف قشنگی زد و چطوری ارباب خودش را متوجه این موضوع کرد

بعد از چند دقیقه یکی از خان ها به مستراح رفت و رسم چنان بود که وقتی خان به مستراح می رفت نوکر او آفتابه را پر می کرد و برایش می برد

وقتی این نوکر آفتابه آب را برای خان برد خان رو کرد به او و گفت :

دیدی امروز توی مجلس نوکر فلانی چه حرف قشنگی زد چه نوکر خوبی واقعاً خیلی خوب بود و آقای خود را سرافراز کرد

خوب گوش کن ببین چه می گویم هفته دیگر من میهمانی دارم و همه این خان ها به منزلم می آیند بعد از خوردن ناهار من همین کار را می کنم

یعنی مقداری خوراکی به لب و سبیلم می مالم تو باید خوب متوجه باشی یک دفعه صدا بزن و همین حرفی را که امروز نوکر فلانی گفت تو هم بگو تا من در آن مجلس سربلند و سرافراز شوم

نوکر این حرف ارباب را به یاد سپرد تا اینکه روز میهمانی فرا رسید و تمام خان ها آمدند

وقت ناهار که شد و سفره غذا را چیدند و خان ها مشغول غذا خوردن شدند

درحین غذا خوردن همان خان یعنی صاحبخانه مطابق حرفی که به نوکرش در هفته قبل زده بود مقداری غذا بر پشت لب و سبیلش باقی گذاشت

خوردن غذا که تمام شد خان انتظار کشید که نوکرش همان حرف را بزند ولی نوکر آن عبارت را فراموش کرده بود

و هرچه خواست آن حرف را به یاد بیاورد نتوانست

خان هم چپ چپ به نوکرش نگاه می کرد و منتظر بود و اشاره می کرد

تا اینکه نوکر یک دفعه صدا زد :

آقا ! آقا ! خان متوجه شد و سر را بلند کرد و گفت : بله

نوکر گفت :

آقا آن چیزی که آن هفته تو مستراح به من گفتی پشت لب و روی سبیل شماست پاکش کن!

 

داستان ضرب المثل بلبل به شاخ گل نشست

paray بازدید : 324 شنبه 16 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس تسلیت فوت و مرگ

اس ام اس تسلیت

اس ام اس تسلیت فوت و مرگ

SMS Tasliyate Fot Va Marg

با نهایت تاسف در گذشت پدر گرامیتان را تسلیت عرض نموده

و از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و غفران

و برای شما طول عمر مسئلت دارم

اس ام اس تسلیت فوت پدر

SMS Tasliyate Fot Va Marg

فقدان جانگداز درگذشت ( نام مرحوم یا مرحومه )

را به خانواده محترمشان تسلیت عرض می نماییم

پیامک تسلیت فوت و مرگ

SMS Tasliyate Fot Va Marg

تسلیت قطره ایست در برابر غم دریا گونه ی شما

از خداوند صبری عظیم برای شما و خانواده محترمتان خواستارم

امیدوارم غم آخرتان باشد

اس مس تسلیت فوت و مرگ

SMS Tasliyate Fot Va Marg

پدر پشتم شکست از رفتن تو

پدر شادی تموم شد تو غم تو

پدر اون همه حرفات کجا رفت

همه رفتن بعد از رفتن تو

بعد رفتنت پدر زندگی مرد

نور قلب من به خاموشی سپرد

بعد رفتنت پدر هستی من

سر به جاده های بی کسی سپرد

پیامک تسلیت فوت پدر

SMS Tasliyate Fot Va Marg

ضایعه در گذشت پدر گرامیتان را

خدمت شما و خانواده محترم تسلیت عرض نموده

برای آن عزیر سفر کرده علو درجات الهی را از خداوند متعال خواستاریم

جملات تسلیت فوت و مرگ

SMS Tasliyate Fot Va Marg

من اینجا بى کس و دل پاره پاره

تو اونجا دامنت غرق ستاره

از اون بالا منو مادر صدا کن

الهى نور بر قبرت بباره

paray بازدید : 701 شنبه 16 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس غمگین عاشقانه سال 1396

اس ام اس عاشقانه

برای آن همه احساس

عاشقانه ی من

سکوت

حرف قشنگی نبود

اس ام اس غمگین عاشقانه سال 1396

sentences sad 2017

دوست دارم های یواشکی من کار دستم داده

ببین همه ی شهر دیوونه صدام می زنند

اس ام اس غمگین عاشقانه سال 1396

sentences sad 2017

دوست داشتنت تمام نمیشود

با هر نفس

درون من

متولد میشوی

اس ام اس غمگین عاشقانه سال 1396

sentences sad 2017

نباید می فهمیدی

دوستت دارم

لعنت به چشمانم

که بی موقع

دهان باز کردند

اس ام اس غمگین عاشقانه سال 1396

sentences sad 2017

میداند

دوستش داری

اما

دوست دارد بشنود

از گفتن دوستت دارم

به کسی که دوستش داری

دریغ نکن

اس ام اس غمگین عاشقانه سال 1396

بعضی “زخم ها” هست

که هر روز صبح

باید پانسمانش را باز کنی

و رویشان نمک بپاشی

تا یادت نرود

دیگر سراغ بعضی آدمها

نباید رفت

جملات خیلی غمگین احساسی با عکس عاشقانه جدید

sentences sad 2017

ﺷﺎﺩی ﮐﻮچکی می ﺧﻮﺍﻫﻢ

ﺁﻧﻘﺪﺭ ﮐﻮﭼﮏ

ﮐﻪ کسی ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﮕﻴﺮﺩﺵ

اس ام اس غمگین عاشقانه سال 1396

sentences sad 2017

زن

موجود نیست

جنسیت هم نیست

زن

واژه ایست

استتار شده

پشت فریاد گلوى من

جملات غمگین  عاشقانه سال 1396

کمی راه بیا

من

برای به دست آوردنت

از پا افتادم

جملات غمگین  عاشقانه سال 1396

sentences sad 2017

خلوت کرده ام

با خودم

تنها

عکسی را میبوسم که نگاهت به من است

اس ام اس غمگین عاشقانه سال 1396

sentences sad 2017

عطر آغوشت روح سرکش مرا رام می کند

شبیه مادیانی وحشی

یال رهانیده در باد

می تازم تا بی نهایت عشق

همانقدر سرمست

همانقدر نجیب

و تو چه زیباتر از پیش

من چه بیتابتر از پیش

اس ام اس غمگین عاشقانه سال 1396

sentences sad 2017

جنس اش

خوب از آب در آمد

هر چقدر میکشم

پاره نمیشود

درد را میگویم

 

paray بازدید : 623 شنبه 16 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

سخنان آلبرت انیشتین

سخنان آلبرت انیشتین

سخنان آلبرت انیشتین

remarks by albert einstein

هیچگاه چیزی را خوب نمی فهمی

مگر اینکه بتوانی آن را برای مادربزرگت شرح دهی

آلبرت انیشتین

سخنان آلبرت انیشتین

remarks by albert einstein

یک فرد باهوش یک مسئله را حل میکند

اما یک فرد خردمند از رودررو شدن با آن دوری میکند

آلبرت انیشتین

سخنان آلبرت انیشتین

remarks by albert einstein

پی بردن به اسرار اتم برای من آسان تر از

درک مکنونات [ = نهان داشته های ] یک زن است

آلبرت انیشتین

سخنان آلبرت انیشتین

remarks by albert einstein

در دنیایی که دیوارها و دروازه‌ها وجود ندارند

چه احتیاجی به پنجره و نرده است؟

آلبرت انیشتین

سخنان آلبرت انیشتین

remarks by albert einstein

هنگامی که مهمانان سرشناسی به ملاقاتش آمده بودند

و همسرش از او خواست لباس رسمی بپوشد:

اگر میخواهند مرا ببینند من اینجا هستم

ولی اگر میخواهند لباسهایم را ببینند درب کمد را باز کنید

و کت و شلوارهایم را نشانشان دهید

آلبرت انیشتین

سخنان آلبرت انیشتین

remarks by albert einstein

به سختی می توان در بین مغزهای اندیشمند جهان

کسی را یافت که دارای یک نوع احساس مذهبی مخصوص به خود نباشد

این مذهب با مذهب یک شخص عادی تفاوت دارد

آلبرت انیشتین

سخنان آلبرت انیشتین

remarks by albert einstein

دشواری‌ های بزرگی که ما با آن‌ها روبرو هستیم

نمی ‌توان با همان دیدگاهی که آن‌ها را پدید آورده است، از بین برد

آلبرت انیشتین

سخنان آلبرت انیشتین

remarks by albert einstein

دوچیز بی ‌پایان هستند:

اول منظومه شمسی، دوم نادانی بشر

در مورد اولی زیاد مطمئن نیستم

آلبرت انیشتین

سخنان آلبرت انیشتین

remarks by albert einstein

انبوهی از آزمایشها نمیتوانند ثابت کنند که من درست گفته ام

ولی تنها یک آزمایش میتواند ثابت کند که اشتباه گفته ام

آلبرت انیشتین

سخنان آلبرت انیشتین

remarks by albert einstein

paray بازدید : 1531 جمعه 15 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

داستان ضرب المثل گربه رادم حجله کشتن

گربه را دم حجله کشتن

ضرب المثل " گربه را دم حجله کشتن"

می دانید داستان " گربه را دم حجله کشتن" چیست؟

میگویند در ایام قدیم دختری تندخو و بد اخلاق وجود داشته که هیج کس حاضر به ازدواج با او نبوده است.

پس از چندی پسری از اهالی شهامت به خرج می دهد و تصمیم می گیرد که با وی ازدواج کند.

بر خلاف نظر همه ، او میگوید که میتواند دخترک را رام کند.

خلاصه پس از مراسم عروسی ، عروس و داماد وارد حجله میشوند و ....چند دقیقه از زفاف که میگذرد پسرک احساس تشنگی میکند .

گربه ای در اتاق وجود داشته از او میخواهد که آب بیاورد.

چند بار تکرار میکند که ای گربه برو و برای من آب بیاور.

گربه بیچاره که از همه جا بی خبر بوده از جایش تکان نمی خورد تا اینکه مرد جوان چاقویش را از غلاف بیرون می کشد و سر از تن گربه جدا میکند.

سپس رو یه دختر میکند و میگوید برو آب بیار....‬

خب معلومه دختر از ترس سریع میره اب میاره

 

واین است که این ضرب المثل رایج شد.

paray بازدید : 1878 جمعه 15 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

داستان ضرب المثل نه سیخ بسوزه نه کباب

نه سیخ بسوزه نه کباب

شجاع‌السلطنه، پسر فتحعلی‌شاه، یک وقتی حاکم کرمان بود. اسم کوچکش حسنعلی میرزا بود. او در کرمان تجربه کرده بود و متوجه شده بود که ترکه‌های نازک انار می‌تواند کار سیخ کباب را بکند و کباب بر سیخی که چوبش انار باشد خوشمزه‌تر هم می‌شود.

برای همین پخت کباب با چوب انار را باب کرد که در کرمان به «کباب حسنی» معروف شد و حاکم وقتی میل کباب داشت به نوکرها می‌گفت: «طوری کباب را بگردانید که نه سیخ بسوزه نه کباب.»

 

این دستور او به صورت ضرب‌المثل درآمد و برای بیان و توصیه میانه‌روی و اعتدال در کارها توسط مردم به کار می‌رود

*****

روایت صحیح دوم

در بسیاری از صفحات اینترنتی داستانی ساختگی درباره ریشه ضرب المثل " نه سیخ بسوزه، نه کباب" نقل و به اشتراک گذاشته شده است بدین مضمون:

"شجاع‌السلطنه، پسر فتحعلی‌شاه، یک وقتی حاکم کرمان بود. اسم کوچکش حسنعلی میرزا بود. او در کرمان تجربه کرده بود و متوجه شده بود که ترکه‌های نازک انار می‌تواند کار سیخ کباب را بکند و کباب بر سیخی که چوبش انار باشد خوشمزه‌تر هم می‌شود.

برای همین پخت کباب با چوب انار را باب کرد که در کرمان به «کباب حسنی» معروف شد و حاکم وقتی میل کباب داشت به نوکرها می‌گفت: «طوری کباب را بگردانید که نه سیخ بسوزه نه کباب.»

این دستور او به صورت ضرب‌المثل درآمد و برای بیان و توصیه میانه‌روی و اعتدال در کارها توسط مردم به کار می‌رود."


نکته ای که سازندگان این روایت جعلی متوجه آن نبوده اند این است که این ضرب المثل ریشه ای کهن تر از دوره قاجار و زمان داستان فوق دارد چنانکه در اشعار فارسی حداقل در این موارد و در اشعار زیر آورده شده است:

عقل را و نقل را همچون ترازو راست دار ... جهد کن تا در میان نه سیخ سوزد نه کباب

عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیده شماره ۷


گفته ناگفته کند از فتح باب ... تا از آن نه سیخ سوزد نه کباب

مولوی » مثنوی معنوی » دفتر اول » قصه طوطی و بازرگان.

 

 

paray بازدید : 703 جمعه 15 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

‏جوک های جدید و لطیفه های خنده دار بی تربیتی ۲۰۱۷

جوک و لطیفه

‏جوک های جدید و لطیفه های خنده دار بیتربیتی ۲۰۱۷

joke funny

هیچ لذتی بالاتر از صبح زود بیدار شدن

و بلافاصله بعد از آن مجددا خوابیدن نیست |:

هر کی گفت لذت بالاتری هم هست زر میزنه

جوک های جدید و لطیفه های خنده دار بیتربیتی ۲۰۱۷

joke funny

بزرگترین بدبختی اینه که طرف سواد نداره حرف بزنه

ولی شعورم نداره که خفه شه

اینو خودم گفتما

ور نداری کپی کنی بزنی از حسین پناهی یا کوروش کبیر (:

لطیفه های خنده دار طنز

joke funny

یه شب کله پاچه گذاشتم از ترس اینکه نسوزه انقدر زیرشو کم کردم که

صبح در قابلمه رو برداشتم گوسفنده گفت: داداش درو بزار سوز میاد |:

جوک جدید و لطیفه های خنده دار معلم

joke funny

معلمه تعریف میکرد:

یه بار به مادر بچه گفتم خانوم باهاش کار کنید درسش ضعیفه

گفت: عوضش بچه ام مؤدبه

بچهه گفت: مامان نمیخواد از من دفاع کنی بزار گهشو بخوره (:

جوک جدید امتحانات پایان ترم

joke funny

سعدی اگه استاد دانشگام بود و برگه‌ی امتحانیم رو می دید میگفت:

پاس نمی‌شود دگر، هر چه تو میپراکنی (:

paray بازدید : 707 جمعه 15 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

جدیدترین جوک های خنده دار بی ادبی ایرانی ۲۰۱۷ و ۹۶

جوک خنده دار

جدیدترین جوک های خنده دار بی ادبی ایرانی ۲۰۱۷ و ۹۶

joke funny

دخترا یه گوشی میخرن به ضخامت ۵ میلیمتر که راحت بره تو جیبشون

بعدش بهش یه عروسک می بندن به ضخامت ۵ سانت که نره تو جیبشون

خلاصه تکلیف گوشی رو مشخص کنید بره توی جیب یا نه؟ (:

جدیدترین جوک های خنده دار ۹۶

joke funny

تو صف نون بودم دیدم دو تا پسر هفت هشت ساله سر نوبت با هم بحث میکردن

اولى: برو بابا

دومى: به من نگو بابا به من بگو عمو

به من که میگى بابا من نسبت به تو احساس مسئولیت پیدا میکنم |:

جدیدترین جوک های خنده دار بی ادبی ایرانی ۲۰۱۷ و ۹۶

joke funny

ماهی قرمزمون سیاه شده بازم نمیمیره

داداشم رفته بود بغل تنگش میگفت:

ما هزار و پونصد تومن دادیم بیشتر از این ازت توقع نداریم بمیر دیگه (:

جوک خنده دار ۲۰۱۷

joke funny

پسر خاله ام دوروز رفته دبی

بعد اومده خونه ما میگم چایى میخورى یا شربت؟

میگه قهوه ترک اگه دارى بیار، تلخ لطفا

حالا تا هفته پیش خاک شیر رو با آفتابه سر میکشید (:

جک زشت شوخی

joke funny

یک سری هم مانور زلزله بود

طرف پرسید امن ‌ترین جا کجاست؟ گفتم قلب کسی که دوستش داری

با سگ‌های زنده یاب و بیل افتاد دنبالم (:

paray بازدید : 2617 جمعه 15 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

جوک خنده دار بی تربیتی دختر و پسر ۲۰۱۷ و ۹۶

جوک بی تربیتی

joke funny

یک راه حل موثر و صد درصد تضمینی برای اینکه دهنتان دیگر بوی سیر ندهد

.

.

.

.

سیر نخورید |:

جوک دانشگاه

joke funny

در کدام نقطه هنوز دانشگاه پیام نور احداث نشده؟

۱- فلات تبت

۲- کوه های کلیمانجارو

۳- جزایر گالاپاگوس

۴- قطب جنوب و حومه (:

جوک خنده دار بی تربیتی دختر و پسر ۲۰۱۷ و ۹۶

joke funny

با دونفر حرف میزدم گفتم من ۲ سالگیمو یادمه

تهرانیه گفت من ۱ سالگیم رو هم یادمه

آبودانیه گفت یادش بخیر آبی بود

گفتیم چی؟

گفت مقنعه دکتری که به دنیام آورد |:

جوک مدرسه

joke funny

بالاخره از کتانژانت تو زندگیم استفاده کردم

دیروز با یه پسر بچه ۷ ساله دعوام شد

دیدم  جوری فحش میده که من با ۲۵ سال سن نشنیدم

بعد یهو بهش گفتم خیلی کتانژانتی

فکر کرد فحشه گریه کرد رفت

مرسی از ریاضی (:

جوک خنده دار بی تربیتی دختر و پسر ۲۰۱۷ و ۹۶

joke funny

فامیلیمون ۲ ساله رفته انگلیس

امسال بچه دار شده

جوگیر شده اسم بچشو گذاشته

“ریچارد”

فکر کن “ریچارد مرادخانی آقامحلی” (:

جوک روز مرد

joke funny

پیشاپیش

“روز ملی جوراب”

که در ایران اصطلاحا به آن روز “مرد” می‌گویند مبارک (:

 

 

paray بازدید : 239 جمعه 15 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

جدیدترین جوک های خنده دار خفن اردیبهشت ۹۶

جوک خنده دار

جدیدترین جوک های خنده دار خفن اردیبهشت ۹۶

joke funny

من نمیگم دست نکنید دماغتون

من میگم میارید بیرون نگاش نکنید

قرار نیست از تو دماغتون اورانیوم غنی شده بیاد بیرون که

هر سری همونه (:

جوک گروه ۹۶

joke funny

یکی ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﻣﺎﯼ گروه ﻣﺎ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﺎ ﮐﻠﯽ ﺫﻭﻕ ﻣﯿﮕﻪ:

ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﯼ وﺍﻗﻌﺎ ﺧﻮﺩﺗﯽ؟

ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻠﻪ

ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﺴﺘﺎﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﻧﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯽ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﺧﺎﮎ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﯿﺸﻌﻮﺭﺕ |:

جدیدترین جوک های خنده دار خفن اردیبهشت ۹۶

joke funny

‏الیزابت تیلور یه جور اختلال ژنتیکی داشت که باعث شده بود رنگ چشاش خاص باشه

حالا اگر ما اختلال داشتیم کمر به پایین فلج میشدیم باید از دماغ میریدیم (:

جوک ریاست جمهوری

joke funny

سوپری محلمون رفته ثبت نام ریاست جمهوری

رفتم پیشش میگم اصغر آقا برنج آوردی؟

پسرش رو نشون میده میگه لطفا از معاون اولم بپرس (:

جدیدترین جوک های خنده دار خفن اردیبهشت ۹۶

joke funny

رفیق یارو ازش پرسید:

به نظرت واسه تولد نامزدم چی بخرم که غافلگیر بشه

گفت: شماره پاش رو بپرس

 

بعد براش روسری بخر غافلگیر میشه (:

paray بازدید : 707 جمعه 15 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس جوکهای خنده دار جدید خیلی زشت و بی تربیتی

اس ام اس جوک

اس ام اس جوکهای خنده دار جدید خیلی زشت و بی تربیتی

joke funny

رأی دادن تو ایران شبیه آرایشگاه رفتنه

اولش با لبخند ازت میپرسن چه مدلی میخای عزیزم؟

بعد هر مدلی صلاح دونستن میرینن رو کله ت (:

اس ام اس جوکهای خنده دار جدید خیلی زشت و بی تربیتی

joke funny

‏شما ۴٠ دقیقه پاى گاز وایسا اگه پیازا سرخ شدن

حالا ٣٠ ثانیه برو از تو اتاق گوشیتو بیار، پیازا تجزیه شده

اینو از گپ مرداى زن ذلیل کپى کردم (:

جوکهای خنده دار زناشویی

joke funny

ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ

یارو میخواسته ﺑﺮﻩ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ روانی ﺑﺴﺘﺮی ﺷﻪ

ﺯﻧﺶ ﺑﻬﺶ ﻣﻴﮕﻪ : ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺍﺕ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺸﻪ؟

ﻣﺮﺩ ﻣﻴﮕﻪ : یک ﻭ ﺩﻭﻳﺴﺖ

ﺯﻧﺶ ﻣﻴﮕﻪ : ﺷﺸﺼﺪ میگیرم ﺩﻳﮕﻪ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﺕ ﻧﻤﻴﺰﺍﺭﻡ |:

جوک جدید قولمراد

joke funny

قولمراد میره جبهه بعد از ۲ روز برمی گرده، میگن چی شد اینقدر زود برگشتی؟

میگه: بابا اونجا به قصد کشت تفنگ بازی می کنن (:

جوکهای خنده دار پدر

 

joke funny

paray بازدید : 287 جمعه 15 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

اس ام اس خنده دار جدید و خفن اردیبهشت ماه ۹۶

اس ام اس خنده دار

اس ام اس خنده دار جدید و خفن اردیبهشت ماه ۹۶

sms funny

از مدیر بانک مرکزی سوال کردن:

چرا کارت زودتر از وجه نقد از دستگاه عابر بانک بیرون میاد؟

جواب داد:

چون این ملت تا پول میبینن همه چی یادشون میره

خداییش اینو دیگه راست گفته (:

اس ام اس خنده دار جدید و خفن اردیبهشت ماه ۹۶

sms funny

همه نصف شبا تو رخت خوابشون میگردن دست عشقشونو پیدا کنن

اونوقت من دنبال طول و عرض پتوم میگردم

شما هم اینطورین عایا؟ |:

اس ام اس خنده دار جفر

sms funny

جفر شب موقع خواب یه لیوان پر آب و یه لیوان خالی میذاره بالا سرش

میپرسن چرا لیوان خالی گذاشتی بالا سرت؟

میگه اومدیم شب پا شدم و تشنم نبود (:

جوک شبکه ۴

sms funny

اصلا شبکه ۴ یجوریه که

انگاری زیر دست نامادری بزرگ شده طفلک

یه غم خاصی تو تصویرشه (:

اس ام اس خنده دار جدید و خفن اردیبهشت ماه ۹۶

sms funny

⁣از عجایب زن ها

وقتی عصبانی میشن ۶ ساعت به سرعت نور حرف میزنن

بعد آخرش پاشونو میندازن رو پاشون و میگن:

 

نزار دهنم باز شه من ساکت بمونم بهتره |:

paray بازدید : 1817 پنجشنبه 14 اردیبهشت 1396 نظرات (1)

داستان ضرب المثل خیاط در کوزه افتاد

خیاط در کوزه افتاد

در روزگار قدیم در شهر ری خیاطی بود که دکانش سر راه گورستان بود.

وقتی کسی می مرد و او را به گورستان می بردند از جلوی دکان خیاط می گذشتند.

یک روز خیاط فکر کرد که هر ماه تعداد مردگان را بشمارد و چون سواد نداشت کوزه ای به دیوار آویزان کرد و یک مشت سنگ ریزه پهلوی آن گذاشت.

هر وقت از جلوی دکانش جنازه ای را به گورستان می بردند یک سنگ داخل کوزه می انداخت و آخر ماه کوزه را خالی می کرد و سنگها را می شمرد.

کم کم بقیه دوستانش این موضوع را فهمیدند و برایشان یک سرگرمی شده بود و هر وقت خیاط را می دیدند از او می پرسیدند چه خبر؟

خیاط می گفت امروز چند نفر تو کوزه افتادند.!

روزها و سالها بدین منوال گذشت تا اینکه روزی قرعه فال به نام خود خیاط افتاد و خیاط هم مرد.!

یک روز مردی که از فوت خیاط اطلاعی نداشت به دکان او رفت و مغازه را بسته یافت، از یکی از همسایگان پرسید: «خیاط کجاست؟»

همسایه به او گفت: «‌خیاط هم در کوزه افتاد.»

 

و این حرف ضرب المثل شده و وقتی کسی به یک بلائی دچار می شود که پیش از آن درباره اش حرف می زده، می گویند: «خیاط در کوزه افتاد.»

paray بازدید : 1621 پنجشنبه 14 اردیبهشت 1396 نظرات (0)

داستان ضرب المثل فکر نان کن که خربزه آب است

 

ضرب المثلاین ضرب‌المثل معمولا در زمانی به کار می‌رود که بخواهیم از اهمیت داشتن چیزی در مقابل بی اهمیت بودن چیز دیگری حرف بزنیم.


داستان این ضرب‌المثل هم به این صورت است که دو دوست بودند که با هم کار یدی می‌کردند. کار خشتمالی که از قضا انرژی فراوانی را از آن‌ها می‌گرفت و البته به میزانی هم که کار می‌کردند، دستمزد نمی‌گرفتند. از همین رو بود که همیشه روزگار را به سختی می‌گذراندند.


روزی یکی از آن دو برای تهیه نان به بازار رفت. اما در آنجا بوی کباب و آش او را سرمست کرد. با خود اندیشید که قدری هم از آنها بگیرد. اما بعد دید که پولی که دارند، کفاف خرید این قبیل غذاها را نمی‌دهد.


از همین رو بر نفس و خواسته خود غلبه کرد. اما چند قدم آن طرف تر به مغازه میوه فروشی رسید و چشمش به خربزه‌ها افتاد. با خود گفت بهتر است خربزه هم بخرم و البته چندی بعد این طور فکر کرد که بهتر است تمام پول خود را برای خرید خربزه بدهد و اینکه خربزه همانطور که رفع عطش می‌کند گرسنگی را هم چاره می‌کند.


القصه، خربزه را به بغل زد و با خود برد. دوستش همچنان مشغول به خشتمالی بود که او را دید و البته خیلی زود فهمید که چه اتفاقی افتاده. به روی دوستش لبخندی زد و گفت: خربزه که ما را سیر نمی‌کند؟ ما قرار است ساعت‌ها کار کنیم! باید نان می‌گرفتی که مثل همیشه انرژی لازم را برای ادامه کار را به ما بدهد. پس فکر نان باش که خربزه آب است.

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 100
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 20
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 42
  • بازدید ماه : 123
  • بازدید سال : 9,473
  • بازدید کلی : 258,655